من عاشق چشمان سیاهی بودم
دیوانه ی روی همچو ماهی بودم
چون کوه به عشق پرچم افراشته ام
پیش از تو شبیه پر کاهی بودم
دنبال تو با شوق فراوان هرروز
هرجا که بخواهی و نخواهی بودم
قبل از تو خداوند خودش می داند
من آدم خوب و سر به راهی بودم
امروزمبین که هاج و واج ام درعشق
پیش از تو شبیه پادشاهی بودم
پیراهن من عمق غم غربت داشت
من یوسف افتاده به چاهی بودم
...
از خواب دم صبح چه شیرین تربود
آن لحظه که مات یک نگاهی بودم...